جایی در میان خوک ها... .

چگونه یاد گرفتم دست از نگرانی بردارم و به چیزهای زیبا عشق بورزم .

جایی در میان خوک ها... .

چگونه یاد گرفتم دست از نگرانی بردارم و به چیزهای زیبا عشق بورزم .

گرسنه

گرسنه 

دیروز تلویزیون "گرسنه" رو نشون داد. یه فیلم از "هنینگ کارلسِن" فیلم معرکه ای بود. 

بر اساس کتاب "گرسنگی" از "هامسن"... با بازی شاهکار "پر اسکارسون". 

نقد و بررسی معرکه ای هم داشت که اونم "پل استر" -عشق ام- راجع به فیلم حرف می زد...   

در واقع

کتاب استر راجع به...

و هوای فیلم بوده... و اول هم فیلم رو دیده و بعد کتاب رو خونده... 

خلاصه که خیلی بهم حال داد... 

 

بعدالتحریر: بی مهابا ار چیزهایی که خیلی دوستشان دارم می نویسم و می گویم... 

از چیزهایی که بدست آوردن شان برایم ... ولش کن... .

نظرات 3 + ارسال نظر
ارتش سایه ها سه‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1387 ساعت 13:09 http://www.alinavaser.blogfa.com

آقا چه حالی کردما.....
خیلی حرومزاده ای خو یه امار میدادی ما این فیلم و می دیدیما....
عجباااااا
خیلی مخلصیما...
علی / خوک کثیف / ارتش سایه ها

سمیه جمعه 13 دی‌ماه سال 1387 ساعت 14:54 http://17daghighe.blogfa.com/

وای چی همه چیزای خوشمزه ....هم فیلمش و هم کتابش ..حسابی خوشگذرونی کردی پس ؟:دی

امیرحسین جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 16:56 http://derakht-e-golabi.blogfa.com

ایمان، رفیق من، چطوری مرد؟
دلم برات تنگ شده پسر،
خانم دکتره اسیرم کرده، هنوز دارم می خندم جون داداش...
قرار بذار لبی تر کنیم با خوک بزرگ داش علی خودمون...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد