جایی در میان خوک ها... .

چگونه یاد گرفتم دست از نگرانی بردارم و به چیزهای زیبا عشق بورزم .

جایی در میان خوک ها... .

چگونه یاد گرفتم دست از نگرانی بردارم و به چیزهای زیبا عشق بورزم .

سلام من اومدم ...

 

سلام می کنم به کسایی که این زحمت به خودشون دادن و اومدن به وبلاگم .

زیاد عادت ندارم که مقدمه بنویسم فقط چند خطی کوتاه می نویسم .

خب از این جا شروع می کنم که بالاخره بعد از 2,3 ماه تونستم وبلاگم رو به راه کنم ، دلیل این تاخیر هم این بود که توی دی و بهمن در گیر جشنواره رفتن و اسفند هم ثبت نام دانشگاه بودم .

من تو این وبلاگ مطالبم متمرکز فقط درباره ی سینما ، موسیقی و تئاتر ونسبت به موقعیت های مختلف در باره ی چیزای دیگه هم مطلب می نویسم .

از خدای مهربون هم که همیشه بهم لطف داشته می خوام که کمک کنه وامیدوارم که شما هم خوشتون بیاد.

جمله تکراری آخر این که نظراتتون یادتون نره چون فقط اوناست که به من میگه وبلاگم خوبه یا نه پس منتظر حرفاتون هستم .


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد